انقلاب کوهستانی
خلاصه :
یه کشتی هوایی که سایهاش روی شهر افتاده، شترهایی که با نگاهشان طوطیها را میترسانند، خوراکیهایی که شبیه غذا نیستند اما بوی خوشی دارند، آتش بازی کنار مردگان و سرنخهایی که ممکن است همه چیز را تغییر دهند.
«انقلاب کوهستانی» ماجرای بچههای خانواده سانتاندر است. سَل، جو، فرانسی و هامف کم دارند بزرگ میشوند و دیگر خوششان نمیآید کسی بهشان بگوید موهایت را شانه کن یا صاف بنشین.
آنها نقشهای دارند، نه فقط نقشهای جغرافیایی، بلکه نقشهای برای نجات یک شهر. اما...
اگر پدرشان مرده باشد چه؟
اگر در دادگاه شکست بخورند؟
اگر بفهمند هیچ دوستی ندارند؟
یا اگر هر کدامشان مسیر خودش را انتخاب کند و این آخرین ماجراجویی مشترکشان باشد؟
«انقلاب کوهستانی» رمانی پر از ماجراجویی، خطر و البته کمی بیعدالتی است. رمانی برای نوجوانهایی که دوست دارند مسیرهای پرپیچ و خم و جذاب بزرگ شدن را در ماجرای خیال پردازانه ببینند، گاهی غافلگیر بشوند و گاهی از خودشان بپرسند اگر جای بچههای خانواده سانتاندر بودند، برای نجات شهر چه کاری از دستشان برمیآمد؟