خلاصه :
یوری، صدام رو میشنوی؟ ژنرال نویکف به گروه تجسس دستور داده که وجب به وجب این منطقه را برای پیدا کردن اجساد سربازهای ایرانی بگردن. یوری، یادته به ژنرال گفتی یه گروهان سرباز ایرانی تو اون طرف سنگر هستن؟ یادته ژنرال با تو مخالفت کرد و گفت اینها بیشتر از یه گروه پنجاه نفره نیستن؟ یوری، دیگه لازم نیست نگران باشی. چون هم تو و هم ژنرال اشتباه کرده بودید. گروه تجسس ساعتها کنار ارس و اطراف اون رو جستجو کردن. اما میدونی فقط جسد چند سرباز رو پیدا کردن؟ سه نفر! فقط سه نفر! باور میکنی؟ تو این چند روز فقط سه نفر لشکر ۴۷ ارتش سرخ رو پشت گذرگاه جلفا زمین گیر کرده بودن! باور میکنی، یوری؟ حالا خواهش میکنم از پشت فرمون تانک بلند شو و بیرون بیا. به تو قول میدم که ژنرال نویکف تو رو میبخشه!