رویدادهای مدرسه
ماجرای دبه ترشی و ...
تقدیم روسری های جدید
خلاصه :
خیلی تلاش کرده بودیم روسری های خیلی زیبایی برای دخترانمان تهیه کنیم...با نام خدا و یاد او
🌯ماجرای دبه ترشی!
خیلی تلاش کرده بودیم روسری های خیلی زیبایی برای دخترانمان تهیه کنیم...
چند مدل انتخاب شد...
انتخابمان را نشان دخترانمان دادیم و در تصمیم گیری شریکشان کردیم و نمایندگان متفق القول یکی را خواستند و انتخاب نمودند و ما هم چشم گفتیم...
وقتی روسری ها را تقدیم کردیم آنقدر
خوشحال شدند...
اما نمیدانیم چرا سر از دبّه ی ترشی درآوردیم!...
گفتیم شاید ما نمی دانیم یک کیلو سبزی ترشی خریدیم و سر کلاس رفتیم و آن را کنار روسریشان قرار دادیم...
چه جالب بود که متعجبانه نگاه کردند و هیچ وجه مشترکی نیافتند و فهمیدند که فقط جو بوده است،جو...