دلنوشت
کرونا ویرس
وقتی یک شبه تغییر کرد!
خلاصه :
یکشبه عوض شد.... همه چیز.... و..... همه کس......عین همه ی چهارشنبه ها بیدار میشوی....
نمازت را میخوانی...
و ...
آماده ی رفتن به مدرسه میشوی...
در دلت خیلی خوشحالی ولی به روی خودت نمی آوری!
به مدرسه که میروی آنقدر دم در می نشینی تا همه ی دوستانت بیایند و با هم به صبحانه بروید....
همه کنار هم مینشینید و به قول معروف دوستانه مینشینید....
همه چیز خوب و طبق روال پیش میرود...میدانی به خاطر انتخابات ممکن است شنبه تعطیل بشود...
دلت برای مدرسه که تنگ میشود!
ولی با خودت میگی که :
ولی خب یک روز که صد روز نمیشه...
زنگ خانه میخورد و با یک خداحافظی کوتاه با هم بهع خانه میروی!
شب،عین هر چهارشنبه،خانه ی مادر بزرگت هستی که یکهو خاله ات از مبتلا شدن دو نفر به کرونا در ایران میگوید و یکهو همه ی دنیا روی سرت خراب میشود!
تعطیلی هیئت ها و مساجد و ......
یک شبه هم که نه....
در عرض چند ساعت همه چی عوض میشود !
maria
۴ سال پیش
maria
۴ سال پیش
sahba
۳ سال پیش
ممنونم عالی بود واقعا همینطور بود
من شما را دنبال کردم ممنون میشم شما هم من رو دنبال کنید
راستی شما دختر خانم قدیمی هستید درسته ؟