دلنوشت

یا رقیه علیه السلام

سلام رقیه جان

دوستت دارم رقیه


خلاصه :

ای حضرت رقیه تو بهترین دختر سه ساله ای هستی که من میشناسم و تو راهمیشه در قلبم نگه میدارم و دوست دارم

ای رقیه تو کسی بودی که سر پدرت را در بغل گرفتی و گریه کردیcrying 

قصه دارم براتون از یه گل مهربون
گل امام سوم رقیه خوش زبون
رقیه نور عینه گل امام حسینه
یه دختر سه ساله
که شاده و خوشحاله
زیبا بود و خوش زبون همیشه شاد و خندون
چشماش به رنگ دریا
موهاش قشنگ و زیبا
تو صحرای کربلا بعد ازظهر عاشورا
بعد از اینکه شهید شد امام سوم ما
ریختن توی خیمه ها ظالمای بی حیا
آتیش زدن سوزوندن خیمه ها رو بچه ها
تموم اهل بیت امام حسین بچه ها
اسیر شدن تو اون روز تو صحرای کربلا
رقیه سه ساله کنار عمه زینب
گریه میکرد و میگفت بابام کجاست زیر لب...cryingcryingcrying

برای درج دیدگاه باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.


دختران