دلنوشت

کتاب حکایت زمستان نویسنده: سعیدعاکف

معرفی کتاب حکایت زمستان

انتشارات ملک اعظم


خلاصه :

کتاب حکایت زمستان به روایت سعید عاکف/۲۶۳ صفحه/ انتشارات ملک اعظم/مناسب برای نوجوانان

قسمتی از کتاب:                                                 


 

دو سه روزی در سلول انفرادی بودم . بعدا فهمیدم که منافق ها کلی با عراقی ها کلنجار رفته اند تا انها را راضی کنند که مرا در اختیارشان بگذارند . عاقبت هم با بهانه ی اینکه ممکن است من سر دسته ی یک گروه مخفی بین اسرا باشم توانستند مرا از عراقی ها بگیرند.انها مرا به زندانی مخوف در بغداد بردند که تمام سلول هایش زیرزمینی و حالت سیاهچال داشت. از همان لحظه های اولیه ی ورودم به انجا بدون اینکه سوالی بپرسند و یا چیزی بخواهند شکنجه را شروع کردند...

ممنون از نظر هاتون بچه ها

برای ویرایش باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

برای درج پاسخ باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

۳ سال پیش
عالی بود

برای ویرایش باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

برای درج پاسخ باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

۳ سال پیش
عالی بود فاطیما جان من دنبالت کردم اکه میشه منم دنبال کن

برای ویرایش باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

برای درج پاسخ باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

برای درج دیدگاه باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.


دختران