رویدادهای مدرسه

در کمالات تو سردار جمل، این کافی است

حسن(ع) امام من است و منم گدای حسن(ع)

که صدا میزده ارباب تو را آقا جان


خلاصه :

امام حسن(ع):من ضمانت میکنم برای کسی که در قلب او چیزی نگذرد جز رضای خداوند که حضرت حق دعای او را مستجاب فرماید.

 گر تاب و تبت ذکر حســن ۜ جـان باشد 
 گر نان شــبـت ذکر حســن ۜ جـان باشد 
                                   زهــــــــرا ۜ نـگــذارد به دلــت غـم باشد 
                                   گر روی لـبـت ذکـر حســن ۜ جـان باشد

✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨

در سال سوم هجرت و در شب نیمه ماه رمضان ـ که بهترین ماه های خداست ـ خانه امیرالمؤمنین و فاطمه علیهماالسلام میزبان قدوم مولود مبارکی شد که شادی را با خود به خانه وحی آورد.

در این شب فرخنده، سبط اکبر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم ، حضرت امام حسن علیه السلام چشم به جهان گشود و شهر مدینه را غرق نور کرد.

امام سجاد علیه السلام می فرمایند: حسن بن علی بن ابی طالب علیه السلام در زمان خود از همه عابدتر، زاهدتر و با فضیلت تر بود و هرگاه حج می رفت، پیاده، و چه بسا پابرهنه می رفت و هرگاه مرگ را به خاطر می آورد می گریست، و هرگاه رستاخیز و زنده شدن را از نظر می گذراند، اشک از دیده می ریخت و هرگاه گذر از صراط را در اندیشه می آورد، گریان می شد... و هرگاه به نماز بر می خاست، تنش در برابر خداوند عزوجل به لرزه می افتاد و هرگاه بهشت و دوزخ را به یاد می آورد چونان مار گزیده بی تابی می کرد و از خداوند، بهشت را طلب می کرد و از آتش دوزخ به او پناه می برد. او هرگاه عبارت «یا ایّهاالذین امنوا» را از قرآن می خواند، می گفت: «لبیک اللهم لبیک».

🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺

برای درج دیدگاه باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

دختران