مقالات
روش تدریس معکوس
چگونگی روش، مزایا و معایب
خلاصه :
کلاس معکوس، نوعی روش آموزشی جدید و راه حلی برای معضل تعطیلات زیاد مدارسکلاس معکوس را میتوان شیوهای آموزشی قلمداد کرد که شامل دو بخش است:
۱. آموزش مستقیم انفرادی و استفاده از محتوای آماده شده و یا معرفی شده توسط معلم، مثل ویدئو، کتاب (در خارج از کلاس)
۲. فعالیتهای یادگیری گروهی و تعاملی در داخل کلاس
کلاس معکوس را نوعی روش آموزشی جدید میدانند که در آن دانشآموزان قبل از حضور در کلاس،سخنرانیهای ویدئویی درباره موضوعات درسی آن روز را مشاهده میکنند. سپس در کلاس حضور مییابند و معلم به پرسشهای آنها پاسخ میدهد. این روش سبب میشود محوریت معلم نیز کاهش یابد.
کلاس درس معکوس میتواند نوعی راهبرد آموزشی و نوعی «یادگیری ترکیبی» باشد که ترتیب آموزشی سنتی را وارونه میکند، چرا که مواد آموزشی کلاس، خارج از کلاس و معمولاً بهصورت برخط به یادگیرندگان ارائه میشوند و در ادامه، فعالیتهایی که در آموزش سنتی از آنها با عنوان «تکلیف خانگی» یاد میشود، به کلاس درس آورده میشوند.
ایده کلاس معکوس واقعاً ایده سادهای است. آموزش از طریق فیلم یا هر رسانه آموزشی دیگری انجام میشود که دانشآموز باید قبل از حضور در کلاس و به صورت انفرادی از آن فیلم یا رسانه استفاده کرده باشد. این تغییر زمان آموزش به معلم امکان میدهد زمان کلاس را به کاری اختصاص دهد که برای گروههای بزرگ مناسب است و یا به توجه فردی معلم نیاز دارد.
برای مثال، برای کار در یک کلاس درس معکوس، دانشآموزان کنفرانسها، سخنرانیها و درسها را به صورت بر خط مشاهده میکنند، در بحثهای بر خط با یکدیگر مشارکت میکنند و یا تحقیقات و بررسیها را در خانه انجام میدهند و در نهایت مفاهیم را در کلاس با راهنماییهای معلم به کار میگیرند.
آموزش معکوس غالباً به طور ساده به صورت «کار مدرسه در منزل و کار منزل (تکلیف) در مدرسه» تعریف شده است، در حالی که رویکردی است که معلمان را قادر میسازد روشهای متفاوت را در کلاسهای خود اجرا کنند. آموزش به شیوه وارونه، به تغییر در فرهنگ یادگیری، محیط قابل انعطاف، محتوای هدفدار و معلمان و مدرسانی با تجربه و حرفهای نیاز دارد.
مزایای کلاس معکوس
در یادگیری به شیوه معکوس، دانشآموز با استفاده از ویدیو یا یک چند رسانهای میتواند تدریس معلم را بارها و بارها تماشا کند، آن را عقب و جلو ببرد، مکث کند، روی بخش خاصی بیشتر تمرکز کند و مطالبی را تکرار و ذخیره کند. در این صورت، هر دانشآموز بر اساس ویژگیهای شخصی و با توجه به تفاوتهای فردی خود، به درک مطلب و یادگیری میپردازد. بنابراین، کلاس معکوس به دانشآموزان اجازه میدهد بر برخی از عناصر از جمله زمان، مکان، مسیر یادگیری و همینطور سرعت یادگیری کنترل داشته باشند، چرا که میتوانند از طریق اینترنت، هر جا که بخواهند، محتوای آموزشی را دریافت و مسیر یادگیری را با سرعت مورد نظرشان طی کنند .
به تجربه دریافته شده که دانشآموزان با گذشت مدتی از حضورشان در کلاس معکوس، پرسشهای بهتری میپرسند و عمیقتر به موضوعات میاندیشند.
از جمله مهمترین مزایای استفاده از آموزشهای ویدیویی، «امکان برقراری روابط انسانی عمیقتر» است، چرا که زمان آزاد شده بهوسیله آموزشهای اولیه (فایلهای ویدیویی) امکان تعامل و ارتباط بیشتری را بین معلم و دانشآموز در کلاس درس فراهم میسازد و از محوریت بالای معلم در کلاس درس میکاهد.
معلم میگوید: «اکنون وقت کافی دارم تا به تکتک دانشآموزان رسیدگی کنم و زمان بیشتری را در کنار دانشآموزانی سپری کنم که سعی میکنند بر موضوع تسلط یابند. در این صورت، دانشآموزان مستعد نیز آزادی بیشتری برای یادگیری مستقل دارند».
کلاس معکوس مزایای دیگری نیز دارد، از جمله تعاملی بودن، توجه به نیازهای دانشجو و فراهم آوردن بازخورد، قرار گرفتن مطلب در حافظه بلند مدت و جذاب بودن درس
علاوه بر موارد ذکر شده، کلاس وارونه میتواند چالشی را که همه مقاطع تحصیلی را در برگرفته و زنگ خطر را برای نظام آموزشی به صدا درآورده است، بهبود بخشد.
بدین ترتیب که با آموزشهای اولیه به صورت انفرادی (آموزش برخط یا ویدیویی)، سطوح پایین حیطه شناختی بلوم (دانش و درک) را به دانشآموز واگذار کند و زمان کلاس را به سطوح بالای این حیطه (کاربرد، تحلیل، ترکیب و ارزشیابی) اختصاص دهد و با اختصاص زمان به انجام فعالیتهای گروهی، یادگیری مبتنی بر مسئله و دیگر راهبردهای یادگیری فعال، یادگیری را بهبود بخشد.
معایب کلاس معکوس
بنیانگذاران این شیوه آموزشی، مواردی را به عنوان موانع معکوس کردن کلاس برشمردهاند:
الف) مانع فناورانه: از قبیل نبود دسترسی همه فراگیرندگان به فناوریهای لازم، ناآشنایی معلمان با تولید و کاربرد فناوریهای مرتبط با کلاس معکوس.
ب) کمبود زمان: تولید فایلهای ویدیویی و چندرسانهای زمانبر است و این امکان وجود دارد که معلمان برای تولید مواد مورد نیاز آموزشهای قبل از کلاس با کمبود وقت مواجه شوند.
ج) معکوس کردن تفکر خود: مهمترین مانع پیش روی معلمان در تغییر روش آموزش متداول به روش وارونه، معکوس کردن تفکر خود است. زیرا در شیوه سنتی معلم، دانشآموزان و حتی والدین آنها به سبک آموزشی سنتی خو گرفتهاند و آن را مناسب میدانند. در تمام جوامع، نسبت به تغییر مقاومت وجود دارد و وارونه کردن کلاس نیز از این امر مستثنا نیست. قبل از هر چیز، معلمان باید طراحی آموزشی خود را وارونه کنند و در طراحی آموزشی خود جای تدریس مستقیم و انجام فعالیت را جابه جا کنند.
د) مسئولیتپذیری متفاوت دانشآموزان: عوامل متعددی (از جمله سن، فرهنگ و محیط)، مسئولیتپذیری دانشآموزان را تحت تأثیر قرار میدهند. برای مثال دانشآموزان دوره ابتدایی نسبت به دانشآموزان دوره متوسطه در قبال آموزشهای فردی (کار در خانه) مسئولیتپذیری پایینتری دارند. این امر بیانگر این موضوع است که معلمان دوره ابتدایی در طراحی آموزشی کلاس وارونه خود و در خصوص واگذاری آموزشهای انفرادی به دانشآموزان خود باید دقت بیشتری به خرج دهند.
نتیجهگیری
گرچه روشهای سنتی و متداول آموزش و تدریس در خیلی مواقع از نظر اجرا سادهتر از روشهای نوین است، لیکن هنگامی که اثربخشی آموزشی و کیفیت یادگیری مورد توجه باشد، لازم است از روشها و فناوریهای جدید استفاده شود. گرچه هر نوع فناوری جدید ضامن بهبود آموزش و افزایش کیفیت یادگیری نیست، اما بهرهبرداری از فناوریهای جدید به شیوهای مناسب و به صورت آگاهانه میتواند برخی از مشکلات آموزش سنتی را کاهش دهد.
به ویژه در شرایطی که فناوریهای جدید دانشآموزان را احاطه کردهاند و دسترسی آنها به فناوری به مراتب بیش از گذشته است، بهرهبرداری از توان آموزشی فناوریهای جدید و تلفیق آن با روشهای دیگر میتواند نتایج سودمندتری داشته باشد. راهبرد کلاس معکوس از این فرصت استفاده میکند و با استفاده بهینه از فناوریهای ارتباطی، هم زمان آموزش را بسط میدهد و هم دانشآموزان را فعالتر میکند. در این شرایط، معلم نیز فرصت بیشتری دارد تا بر مسائل و مطالب مهم درس تمرکز کند و بدین ترتیب یادگیری مؤثرتر و عمیقتری را شاهد باشد.