خلاصه :
بودلرها خود را به وعده گاهی میرسانند که امید دارند پاسخ همه سوالهایشان را در آنجا بیابند. در هتل دنومان، بچهها ماموریتی خاص دارند و برای انجام ماموریتشان مجبور میشوند دست به کارهایی بزنند که حتی تصورش را هم نمیکردند. چهرههای آشنای بسیاری میبینند اما هنوز هم نمیتوانند مطمئن باشند که کدام یک از آنها از دوستانشان هستند یا از دشمنانشان. و از همه اینها ترسناکتر، بچهها چهرهای را میبینند که جز شرارت و دشمنی چیزی با خود ندارد... یتیمان بودلر باز هم مجبور میشوند در شرارتهای کنت اولاف با او همکاری کنند...